پرهام پرهام ، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

پرهام همه زندگی مامان و بابا

روز تولد

1390/8/30 9:09
نویسنده : شیوا
459 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر خوشگل مامان بالاخره یه ساله شدی و مامان و بابا هر روز بزرگ شدنت رو حس کردن و با هر پیشرفت تو کلی خوشحال شدن و کلی ذوق کردن و بالاخره یه سال سخت ولی شیرین تموم شد

عزیزم پارسال یه همچین روزی بود که مامان از 2 شب درد داشت تا بالاخره ساعت 7 صبح با بابا و مامانی رفتیم بیمارستان و گفتند برم برای بستری نهایتاً ساعت 10 دکتر مامان اومد و گفت که تو کوچولو باید با سزارین دنیا بیای و

بالاخره ساعت 12:05 ظهر خوشبختی مامان و بابا کامل شد و تو عزیزترین کپل دنیا اومدی مامان بی حسی داشت و همه مراحل دنیا اومدنت رو کاملاً می دید و وقتی که دکتر تورو بیرون آورد مثل این بود که تمام دنیا رو بهم داده باشن چقدر ذوق کردم و بعد از اینکه تو ریکاوری تورو پیشم آوردن اولین چیزی که گفتم این بود که وای چقدر شبیه حمیده

خلاصه کلی عجله و ذوق داشتم واسه رفتن از ریکاوری و دیدن بابا و بقیه همراهان و با اینکه خیلی خوابم می اومد اصلاً دوست نداشتم که وقتی از ریکاوری بیرون می رم خواب باشم و بالاخره بیدار موندم و وقتی بیرون رفتم دیدم بابا ، مامانی ، بابائی ، خاله ندا ، مامان بزرگ و بابا بزرگ همه پشت در اتاق هستند نمی دونی چقدر ذوق کردم بابا که خیلی خوشحال بود هی حال منو می پرسید و بقیه هم خنده از لبهاشون دور نمی شد خاله از ما  فیلم گرفته عزیزم بزرگتر که شدی بهت نشون می دم

خلاصه رفیتیم اتاق و بابا بزرگ تو گوشت اذان گفت و همه بودن تا ساعت ١٦:30 که رفتن و من و تو و خاله موندیم راستش شب اول خیلی سخت بود و تو نمی خوابیدی و منم خیلی درد داشتم صبح خاله رفت سرکار و مامان بزرگ اومد پیشم و تا ظهر هم بابا کارهای ترخیص رو انجام داد و با هم رفتیم خونه مامانی و به محض رسیدن بابا حمامت کرد و با هم بودن من و تو از اون روز شرع شد تا الان که دیگه یه روزم از هم دور نبودیم فقط خدا می دونه که چقدر بهت وابسته ام و اگر نباشی دنیا نیست برام

پرهام عریرم یه سال سخت ولی خیلی خیلی شیرین رو با هم داشتیم و می دونم که دیگه تو الان همه دنیا من و بابا هستی

پسر کوچولو مامان تولدت مبارک

روز دوم به دنیا اومدت همراه شما و بابا رفتیم بیمارستان واسه چکاپ و شناسنامه ات رو گرفتیم اولین روز بیرون رفتن و دیدن دنیا بود و از اون روز تو شدی پرهام ( بت شکن ) عزیزم دوستت دارم بیشتر و بیشتر و بیشتر از دیروز و خیلی کمتر از فردا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سارا
30 آبان 90 9:15
پسر گلم اندازه همه دنیا دوستت دارم زیر سایه پدر و مادر 120 ساله بشی عزیزم
فریبا مامان حسام
30 آبان 90 10:28
پرهام گلی تولدت هزار هزار بار مبارک. مامان و بابای خوبی داری قدرشونو بدون. ایشالله بزرگ شی و یه دکتر خوب بشی و باعث سرافرازی شون بشی. بزرگ شدی خاله های آبانی رو فراموش نکنی....